You are currently viewing دانلود رمان اقبال

دانلود رمان اقبال

دانلود رمان اقبال


دانلود رمان اقبال از مریم سادات نیکنامصورتش از شدت ضربات سیلی می سوخت و استخوانهایش ناله میکرد. هوشیار، کنترل از دست داده بود. وحشی شده بود و مانند شیر گرسنه به تن و بدن شکار حمله میبرد. دریا، ولی مقاومت میکرد. درد را به جان می خرید و مقابلش می ایستاد. هوشیار بی رحمانه بازوی دختر را چنگ زد و به زور کف اتاق پرتش کرد.ضربه ی آخر اما رمق از جسم نحیف دریا برد. نفسش بند رفت و برای لحظه ای، پرده ی سیاه رنگی مقابل چشمانش کشیده شد. هوشیار اما دیوانه بود. دریا غفلت میکرد، کار دست جفتشان میداد. پنجه های دریا، با این فکر، روی فرش قدیمی و نخ نمای خانه مشت شد‌. به سختی حرکتی به تنش داد و زیر لب غرید بخشی از داستانهوشیار حمله برد. عربده زنان بازوی زخمی دختر را گرفت و مثلا جلاد بالای سرش ایستاد. دریا گیج شده بود و دنیا دور سرش چرخ میخورد. پلکهایش را تند تند باز و بسته کرد و چندین بار سرش را تکان داد. هوشیار بی اهمیت به حال و روز او، کنار پایش زانو زد و چانه اش را بین دو انگشت فشار داد   نام کتاب: رمان اقبالنویسنده: مریم سادات نیکنامتعداد صفحات: 870  …

سایت کتاب دانشگاه همراه همیشگی شما تا رسیدن به هدف

دیدگاهتان را بنویسید