سرگذشت یک ندیمه
کتاب سرگذشت یک ندیمه که نخستینبار در سال ۱۹۸۵ منتشر شده، آیندهای فرضی را به تصویر میکشد که در آن یک گروه مذهبی افراطی که «پسران یعقوب» نام دارند، رئیسجمهور آمریکا را ترور کرده، و حکومت را به دست میگیرند. حکومتی که قوانین وضعشده برای آن، چکیدهای سلیقهای هستند از کتاب مذهبی. بیش از هر چیز، تمرکز اصلی کتاب سرگذشت ندیمه روی وضعیت زنان در جامعهای است که تحتعنوان «جلید»(گیلیاد) به مخاطب معرفی میشود. درواقع، از منظری میتوان این رمان را در ردهی نوشتار زنانه و فمینیستی قرار داد؛ چون عمده توجه آن روی نگاهی است که حکومت به زنان دارد، و چون راوی اول شخص، زنی است به اسم آفرد. زنی که در جریان این دگرگونی حکومت، همهچیزش را از دست داده: شوهر و ازدواجش را: در حکومت جلید، طلاق ممنوع است. در نتیجه ازدواج این زن و شوهرش که قبلا همسرش را طلاق داده، باطل اعلام شده و رسمیتی ندارد. و فرزندش را: باتوجهبه توضیح دربارهی ازدواج، از نظر جلید فرزند چنین زوجی هم نامشروع محسوب میشود …